■خلاصه ■
شما یک زندگی معمولی در دانشگاه می خواستید - در عوض، در یک باشگاه میزبان گرفتار شده اید و برای پرداخت یک بدهی کوهستانی کار می کنید. روزهای شما چیزی جز سرو نوشیدنی و گوش دادن به شکایت زنان از شوهرانشان نیست، تا اینکه یک شب، دختری وارد خانه می شود - دختری که به نظر می رسد واقعاً به شما علاقه مند است!
باید شب خوش شانس شما باشد، اما بعداً توسط متصدی زن جدید مورد سرزنش قرار می گیرید و توسط یکی از همکلاسی های مدرسه مشاهده می شوید!
آیا هرگز قادر به پرداخت این بدهی و یافتن عشق واقعی خواهید بود؟
■شخصیت ها■
کانون - دختر زیبا با راز
از نظر ظاهری خجالتی و بسته، Kanon یک راز است. او چهره بامزه ای دارد، اما پشت زیبایی، چیزی عجیب در مورد او آشنا وجود دارد. به وضوح بین شما شیمی وجود دارد و هر چه نزدیکتر می شوید، او بیشتر باز می شود. او یک دختر شاد است که فقط به یک دوست نیاز دارد ... یا شاید چیزی بیشتر؟
ملیسا - تسوندر باحال و آرام
ملیسا از آن دسته افرادی نیست که دچار خفگی شوند. وقتی می بیند شما سخت کار می کنید توجه او را جلب می کنید، اما برای اینکه قلب او را جلب کنید به چیزی بیشتر از روغن آرنج نیاز دارید.
در ابتدا او بی علاقه به نظر می رسد، اما جذابیت جنتلمنی و اخلاق کاری صادقانه شما به زودی توجه او را به خود جلب می کند. آیا قبل از اینکه فرصتی برای شما پیش بیاید، احساسات او را تصدیق خواهید کرد؟
یوآ - دانش آموز کوشا با لبخندی ملایم
یوآ در کلاس خود و دانشجوی نمونه است. او به سختی درس می خواند و نمرات خوبی می گیرد، اما پشت این موفقیت قلبی پریشان نهفته است.
او به تازگی از دوست پسرش جدا شد و حالا او او را تعقیب می کند!
راه حل مشکل او ساده به نظر می رسد، وانمود کنید که دوست پسر او هستید! فقط مطمئن شوید که به طور تصادفی عاشق نمی شوید…